نمی دونم چرا بازم؟؟؟

یادمه ی روز پسرداییم بهم زنگ زد و گفت دوستش میخواد ازدواج کنه . اما دختری که می خواد باهاش ازدواج کنه عمل کیست داشته  

بچه دار میشه ؟ 

گفتم نمی دونم نوع کیستش چی بوده؟ بگو با هم برن دکترش بپرسن  

گفت پرسیدن دکترش گفته مشکلی نیست  

فهمیدم خودشه . کم و بیش می دونستم. گفتم ی سوال تو خودت یادته بچه بودی عمل داشتی؟ تو اگه ازدواج کنی مطمئنی بچه دار میشی؟ گفت نه  

گفتم به دوستت ی چیزی بگو . بگو ازدواج ی قرارداده . تحقیق کنه ولی تحقیر نه! اگه تا این حد شک داره اصلن دختر مردمو بدبخت نکنه .  این حرف بهش اطمینان داد و ازدواج کرد و اونا حالا ی بچه ی خوشگل چند ماهه دارن 

فطمه هم همین طور بود . دیشب که سوال داشت یادم افتاد. گفت دوستم می خواد ازدواج کنه . آزمایشات کامل کامل می خواد بدون اینکه شوهرش بفهمه. چه حرفی بود عاخه؟ با اینکه دوست نداشتم بهش گفتم و اون آزمایشات کامل کامل داد. بعدن فهمیدم خودش بوده  

امسال اما ناگهانی خودش ازمایش داده و احتمالن ی مشکلاتی هست . مشکلاتی که شاید حتی مجبورش کنه از تخمک اهدایی استفاده کنه .  

 ی چیزایی تو این دنیا هست که اسمش رو هرکی ی چیزی میذاره . یکی میگه وجدان؛ یکی میگه چوب خدا؛ یکی میگه قانون عمل و عکس العمل نیوتن ؛ هرچی که باشه به نظرم مارو ملزم می کنه دنیا رو حداقل کمی بهتر از اونچه که تحویل گرفتیم به دیگران تحویل بدیم و هرکدوم سعی کنیم در این راه ی قدم مورچه ای هم که شده برداریم. 

اما ما متاسفانه مثل نمایشنامه آنتیگون نوشته سوفکل بی گناه ، گناه می کنیم ؛ بی گناه عذاب می کشیم و بی گناه مجازات میشیم .  میخوام بگم به قول فیلم در پناه تو کافیه ادم به فکرش بزنه از سایه اش جلو بزنه . 

و ی نکته مهم اینه که افراد ی فامیل ف دوست و ... تا این حد سکرتن . عجیب نیست؟؟؟؟  

شاید چیزایی توی این دنیا وجودداره که ادم رو محتاط می کنه و یا تجاربی که من خودم پارسال یکیشو داشتم .

برکه کاشی...