قیمه

ساخت وبلاگ
مامانم امروز  ناراحتیشو ی جور دیگه بروز داد 

گفت تو بچه منو از گرسنگی میکشی پاشم براش ی کم لوبیا پلو درست کنم 

گفتم خوبه بهترتر 

اما دو دقیقه بعد گفت من پام درد گرفت خودت درست کن 

دیدم قیمه راحت تره و زدم تو کار قیمه 

 

اشپزی برای من آسون نیست چون غذاهام خوشمزه نمیشه ودلیلش اینه که بلد نیستم نمک و ادویه غذا رو اندازه کنم 

و بعد اینکه اینقدر تو روغن ریختن خسیسم که غذام چرب و چیل نمیشه 

با دلخوری گوشت و پیاز داغ گذاشتم و تیکه تیکه درستش کردم 

قیمه جا افتاده ای شد و مامانم برای اولین باااار برای اولین بار در عمرش از دست پخت من خوشش اومد 

ی سالم  نذری داشتیم و من قیمه دو جا انداختم 

خانوم همسایه که دست پخت هر کسی به دهنش مزه نمیده بعد از ظهر نامانمو تو روضه دیده بود و گفته بود چقدر قیمه تون خوشمزه شده 

بیچاره مامانم صادقانه گفته بود ح... پخته و اونم در نهایت بدجتسی گفته بود حدس زدممممم پس بگوووو 

 

خودمم الان خوردم . خوب شده بود ....

خیلی اتفاقی همه چیش سر جاش بود 

برکه کاشی...
ما را در سایت برکه کاشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : berkeyekashio بازدید : 38 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:26