۲۱ فروردین ۹۸

ساخت وبلاگ
لقد خلقنا الانسان فی کبد 

 

ما نسان را در رنج افریدیم 

زندگی سخته ... حرف بزنی سخته ... نزنی سخته 

قسمتای خوبشو نگفتم به mb

نگفتم رفتارش در نماز خوندن روی منم تاثیر گذاشت 

نگفتم ازش یاد گرفتم حساسیتامو کنترل کنم 

شاید همه چیز از توقع شروع میشه و سوء تفاهم اتیش میزنه به این ماجرا ...

من توقعی نداشتم از اول من حالا دیگه معنای تنهایی رو حس میکردم و میفهمیدم وجود ادمها حتی ادمهای غریبه چه تسکین بزرگیه 

وقتی دیدم یکی میگه انتظار سخته گفتم اینم نوعی تنهاییه که من درکش نمیکنم 

مثلن اومدم دینم رو جبران کنم به وبلاگ 

اما کم کم توقع ایجاد شد 

از ادم مومن کتابخون قلم به دست توقع کردم که اونم ی جیزایی رو رعایت کنه 

ادم نباید از خودش کم بذاره ... مثلن ی مادر لذت همه چیو به خودش حرام میکنه که بچه اش خوشبخت بشه 

اما تا لجش درمیاد شروع میکنه داد وبیداد و یا داوری میکنه چه ها کرده 

امروز منم اینجوری شددم . 

گفت عین رفتاری که من با تو کردم ...

فکر کردم خب حالا که این سوال هست بذار بهش جواب بدم 

اما شاید زمان درستی  نبود 

دلم نمیخواد کسی رو اذیت کنم . کاش صبح بود عصبانی نمیشدم سکوت میکردم و میرفتم 

برکه کاشی...
ما را در سایت برکه کاشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : berkeyekashio بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 1 ارديبهشت 1398 ساعت: 7:18