نماز

به نماز خیلی معتقدم ! قلبی!

کسی چیزی یادم نداده و به من نگفتن نماز بخون ، امامامانم استقبال میکنه

و برخلاف روزه که صد نفر خودشونوجلوم میندازن روی مین و تیکه پاره میکنن و دلیل میارن که گناهش گردن ما کسی با نمازخوندنم کاری نداره

بابا هم همین طور بود ! گاهی که غیرتی میشدم  می گفتم نماز صبح بیدارم کنه  وحتمن این کارومیکرد

من ملچ مولوچی میکردم ومی گفتم باشه !تو برو

اما می خسبیدم ولی بعد که بلند میشدم دعوا میکردم باهاش که تو درست وحسابی بیدارم نکردی ، تعارف بوده ،بیچاره قسم وایه که من بیدارت کردم ،

روزبعد گیرمیداد ومن که خیلی خوشخوابم می گفتم توروخدا ولم کن من غلط کردم ، 

میگفت بعد دوباره نگی تعارف بوده ها!

سرمو می کردم زیر پتوومیگفتم نهههههههههههه، برو دیگه 

الان که داشتم نماز میخوندم  یاد خیلی چیزا افتادم ، یاد دوستام اولین روزای دانشگاه

یاد فاطمه ، از خرم اباد

بچه های شهرستانی قبل از ناهار نماز میخوندن  ومن همیشه میگفتم به درد عمه شون میخوره

فاطمه ی روز گفت تعجب می کنم توکه اینقدر دختر خوبی هستی چرا نماز نمی خونی ؟

 بابا نمیخوند اصلن ، در عمرم ندیدم بخونه ولی معتقدبودخیلی!

مامان وخاله ها می خونن ، تنگ غروب ، اخر شب ! ولی خنده داره برام ، پاهای مامانم همیشه از زیر چادر از دم دمای زانو پیداست 

پدربزرگم با اینکه ادم بزرگی بود و به زعم این فیلما جزء ادم بدا ولی سر اذان نماز می خوند،

مادرجونم از 40 سالگی متحول شده بود ، حجاب نداشت ولی نماز خودش که هیچی صد جور نماز می خوند تا شب ، تفریحش اصلن نمازودعابود

 اقا جونم موقع انقلاب ترک کرده بود . عاخه چرا؟

و خانوم جونم به شیوه ی خودش میخوند ، چادرشو مینداخت پشت گوشش و تمام گردن و اینارو باز میذاشت 

پسر عمه ام بهش می گفت خوش بحال خدا ، چه جیگری براش نماز میخونه و من ذوق زده بهش گفتم خانوم جون چرا عین پرنس جان خودتو درست میکنی موقعی که نماز می خونی ؟

خخخخخ این  چه وضعیه ، گوشات بیرووووون !

ناراحت میشد، فکر میکردمامانم زیر پام گذاشته این حرفا رو 

هعععععععی

نمازم نوپاست ! 

و بعد اینکه عاشقانه نیست !

حواسم پرته !

 دیشب ساعت 10 به زور خوندمش 

صبح لج کردم وخوابیدم 

وامروز ظهر فهمیدم اذان تقریبن یکساعت قبل بوده !

و جیزی که نگرانم میکنه اینه که میگن نمازی که بالا نمیره نمیتونه از منکر جلوگیری کنه 

و من سخت گیرانه به این معتقدم ، میگم اگه من تقریبن دیگه روسری انداختم  و ذره ای ازبابتش ناراحت نیستم  دلیلش همین بی کیفیتی نمازه 

که اگه درست بود حتمن به فکر میافتادم که غیبت نکنم واین روسری  و مقنعه ی لعنتی روبکشم جلو !

با این حال میگم خوندنش از نخوندنش بهتره !بذار فعلن اولویتم باشه شاید به قول ایت اله بهجت تکوینن دستمو گرفتن

برات رزق در عالم بالا نوشته اند پی چه میگردی؟

برکه کاشی...