بیا و ... بر لنگه ی کهنه ترِ این درِ منتظر به دروغ بنویس آمدم نبودی ... #جلال_حاجی_زاده به من میگن بیاا دوباره گروه شعرو راه بنداز میگم خودتون راه بندازید میگن فقط تویی که همیشه حال شعر داری و همه رو مبخونی . مدیرش باید صبور باشه نمیخوام ! حوصله ندارم خودم تنهایی شعر میخونم اینجوری بهتره,شعر,شعر غزل,شعر عاشقانه ...ادامه مطلب
به این مجسمه سازی که قلبش از سنگ است بگو تو را بتراشد که من دلم تنگ است! به سقف آبی پرواز اعتمادی نیست که آسمان من و تو هزار و یک رنگ است شبی کنار در خانه ی جنون بنشین سرود گریه ی دیوانگان خوش آهنگ است چرا زمانه مرا پایبند عشق تو کرد!؟ برای بی پر و بالی چو من قفس ننگ است در این مجسمه جای تبسمت خالی ست میان شهر سر بوسه ی لبت جنگ است سر قرار بیا تا دلم نرفته ز دست اگر چه فاصله ی ما هزار فرسنگ است داره برف میاد . چه خوشگله و چه دلتنگ . هنوز تصمیم نگرفتم برم یا نه سردمه . دوست دارم تا ظهر بشینم و باریدنشو نگاه کنم الان سومین باریه که از تخت میام پایین میگم میرم و بعد دوباره میگم نه سردمه ولی فکر کنم برم . با اینکه چتر ندارم !,پشت شیشه برف میبارد,شعر پشت شیشه برف می بارد ...ادامه مطلب